از چه خم غم به ابروهایت آمده بسیجی؟ پارسایی چون تو و بغض روزانه؟ حیف نیست این گلو جز بر روال شبانه اش بغض داشته باشد؟ گوش کن مرید آه، مراد من! یادت رفته شیر بیشه ای؟ گرگها نباید ببینند زخم کنار چشمت را لشگر میلیونی مالک اشتر! تو خود هم از برای زخم چشم سر خوفی نداری که بصیرت به این چشم ها نیست...
(ادامه مطلب را بخوانید)