بعد از تو جوری زندگی خواهم کرد که ماه بعد از سپیده و مترسک در پاییز...
و جوری خواهم مُرد که پیله بعد از پروانه و آدم برفی در فردا...
بعد از تو تمام شب های من آفتابگردانی شده...
برای اطلاع از مطالب جدید، ایمیلتان را وارد نمایید:
(لطفا بعد از ثبت ایمیل، وارد ایمیل خود شده و فعالسازی را انجام دهید)
تا محمد (ص) با ماست؛
ما چرا مـــــــــا نشویم؟!
پ.ن: دقت کردید میلاد مسیح مقدس (ع) و محمد مصطفی (ص) در یک هفته بود و ما اسم هفته را هفته وحدت جهانیان و متدینان نگذاشتیم؟!
دریغ از یک کار جالب در این زمینه...
امروز (امام خامنه ای) راست گفت و درد داشت که گفت: امید چندانی به سیاستمداران جهان اسلام ندارم!
یک عدّهای در قضیّهی مذاکره و مسئلهی مذاکره سهلانگاری میکنند، سهلاندیشی میکنند، مطلب را درست نمیفهمند. حالا بعضیها بیخیالند -بیخیالان جامعه، که هرچه پیش بیاید برایشان اهمّیّتی ندارد، مصالح کشور از بین برود، منافع ملّی نابود بشود- که حالا با آنها کاری نداریم امّا بعضی بیخیال هم نیستند لکن سهلاندیشند، عمق مسائل را نمیفهند. وقتی صحبت مذاکره میشود، میگویند آقا شما چرا با مذاکرهی با آمریکا مخالفت میکنید؟ خب امیرالمؤمنین هم مذاکره کرد با فلانکس، امام حسین هم مذاکره [کرد]. خب اینها نشاندهندهی سهلاندیشی است، نشاندهندهی نرسیدن به عمق مسئله است. اینجور نمیشود مسائل کشور را تحلیل کرد؛ با این نگاه عامیانه و سادهاندیشانه نمیشود به مصالح کشور رسید. اوّلاً امیرالمؤمنین که با زبیر یا امام حسین که با ابنسعد حرف میزند، او را نصیحت میکند؛ بحث مذاکرهی به معنای امروزی نیست؛ مذاکرهی امروزی یعنی معامله، یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر. امیرالمؤمنین با زبیر معامله میکرد که یک چیزی بده، یک چیزی بگیر؟ امام حسین با ابنسعد معامله میکرد که یک چیزی بده یا یک چیزی بگیر؟ [هدف] این بود؟ تاریخ را اینجور میفهمید؟ زندگی ائمّه را اینجور تحلیل میکنید؟ امام حسین رفت نهیب زد، نصیحت کرد، گفت از خدا بترس؛ امیرالمؤمنین زبیر را نصیحت کرد، خاطرهی زمان پیغمبر را یادش آورد، و گفت از خدا بترس؛ اتّفاقاً اثر هم کرد، زبیر خودش را از جنگ کنار کشید. امروز مذاکره به این معنا نیست؛ برای اینکه ما با آمریکا که شیطان بزرگ است، باید مذاکره کنیم یک عدّهای واقعاً با نگاه سهلاندیشانه و عوامانه و بدون فهمِ حقیقتِ حال مثال میآورند و در روزنامه مینویسند، در سایت مینویسند و در سخنرانی میگویند که چرا امیرالمؤمنین با زبیر مذاکره کرد، شما با آمریکا مذاکره نمیکنید؟ یعنی اینقدر اشتباه در فهم مسئله [وجود دارد]. این که حالا به این معنا مذاکره نبود.
پ.ن: مردوشور تاریخی را ببرند که فقط داستان باشد یا نمایشنامه!
بازیگر می آوریم تراژدیهایش را هی بازی کند، از بازی زیبایش لذت میبریم و سوت و کف!
مگر ترکمانچای به جنگ با روسها پایان نداد؟! پس حتما عده ای سوت و کف هم زده اند آن روزها! اسم قرارداد که از اول "قرارداد ننگین ترکمانچای" نبود. بود؟!
مردشور تاریخی را ببرند که فقط برای لذت و سرگرمی باشد!
اینقدر سرگرم کننده که خودمان هم خاطره گویش بشویم!
مگر زبیر یار پیامبر نبود؟! زجر و مجاهدت که هیچ، سیف الاسلام هم بود! اسم پسر زبیر که از اول "ع . ز" نبود. بود؟!
سلام بر #دستهای-بسته و پیکرهای ستم دیده شما و سلام بر ارواح طیبه و به رضوان الهی، بال گشوده ی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید. و سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در #لحظه-های-نیاز این ملّت خداجوی و خداباور، #بشارتهای-تردید-ناپذیر را بر دلهای بیدار نازل می فرماید و غبارها را می زداید. و سلام بر شما ملّت بزرگ، وفادار، آگاه و مسئولیت پذیر که #خطاب-لطیف-الهی را به درستی #میشناسید و می نیوشید و پاسخ می گویید. #حضور-پرمضمون امروز شما در تشییع این دردانه های به میهن بازگشته یکی از #به-یادماندنی-ترین-حوادث-انقلاب است.